Tokenomics یک مفهوم مهم در فضای رمزارزها است که چندین عامل کلیدی را که میتوانند بر آینده یک پروژه تأثیر بگذارند، تجزیهوتحلیل میکند.
بیایید نگاهی بیندازیم که چه عواملی موفقیت یک پروژه کریپتویی را تعیین میکند!
Crypto Tokenomics چیست؟
توکنومیکس که از ترکیب اصطلاحات "توکن" و "اقتصاد" ایجاد شده است فاقد یک تعریف مورد توافق جهانی در فضای رمزارزها است. با این حال، دو کلمه "token" و "economics" نقطه شروع بسیار خوبی برای درک بهتر این موضوع هستند.
اقتصاد یک علم اجتماعی است که به تحلیل چگونگی تخصیص منابع توسط افراد، سازمانها و دولتها عمدتاً از طریق تولید، توزیع و مصرف محصولات و خدمات میپردازد. از سوی دیگر، یک توکن به یک دارایی دیجیتال غیربومی اشاره دارد که بر اساس یک بلاکچین موجود است (بهعنوانمثال، ETH ارز دیجیتال بومی اتریوم است، درحالیکه پروژهها میتوانند توکنهای قابل تعویض خود را از طریق استاندارد ERC-20 راهاندازی کنند).
با ترکیب این دو تعریف، میتوان نتیجه گرفت که توکنومیکس علمی است که تمام بخشهای اساسی اقتصاد یک توکن را بررسی میکند که شامل عوامل مهمی مانند مطلوبیت، عرضه، ثبات قیمت، توزیع و حاکمیت آن میشود.
چرا Tokenomics در کریپتو مهم است؟
درست مانند نحوه اعمال اهرم بانکهای مرکزی از سیاستهای پولی در ارتباط با ارزهای فیات مربوطه خود، طراحی، مدیریت و اجرای صحیح توکنومیک به تیم پروژه این امکان را میدهد تا اقتصاد کارآمدی پیرامون راهحلهای خود ایجاد کند که رشد اکوسیستم و قیمت توکن را تسهیل میکند.
ازنقطهنظر سرمایهگذار، توکنومیک عامل مهمی است که باید در نظر گرفته شود، زیرا تأثیر زیادی بر قیمت آتی دارایی دیجیتال و همچنین توانایی پروژه برای دستیابی به اهداف مشخص شده در نقشه راه دارد.
به زبان ساده، صرفنظر از تخصص و تعهد تیم، پتانسیل این مفهوم، و میزان سرمایه جمعآوریشده از سرمایهگذاران اولیه و سرمایهگذاران خطرپذیر، توکنومیک بد احتمالاً منجر به شکست نهایی یک پروژه کریپتویی خواهد شد.
۴ عامل حیاتی که باید در نظر بگیرید
اکنون که اصول اولیه را میدانید، بیایید ببینیم چه زمانی میتوانیم بگوییم که یک پروژه دارای توکنومیک خوبی است. در زیر، چهار عامل اساسی برای پاسخ به این سوال را بررسی خواهیم کرد.
۱ - کاربرد
کاربردی بودن احتمالاً مهمترین عامل در توکنومیک پروژههای کریپتویی است.
حتی اگر یک توکن تورمزدایی داشته باشد، بهترین مکانیسمهای ثبات قیمت، توزیع، و همچنین فرایند مدیریت زنجیرهای غیرمتمرکز و بسیار کارآمد را داشته باشد، اگر برای چیزی استفاده نشود (بلااستفاده باشد)، ارزش زیادی نخواهد داشت.
همین امر در مورد ارز فیات نیز صدق میکند، زیرا تنها زمانی ارزش دارد که شهروندان کشور از آن استفاده کنند، مثلاً برای انجام پرداختهای روزمره، سرمایهگذاری و سایر معاملات خود و این دلیلی است که برخی از بانکهای مرکزی درگذشته داراییهای دیجیتال را سرکوب میکردند.
برای اجتناب از سناریویی که قبلا توضیح داده شد، تیم پروژه باید داراییهای دیجیتالی خود را با عملکردهای متعددی که برای اکوسیستم و کاربران آن مفید است، تقویت کنند. نمونههایی از این موارد میتواند شامل موارد زیر باشد:
فرصتهای کسب درآمد از طریق فعالیتهایی مانند استیک کردن، ماین، فارم و تقسیم درآمد
گاورننس
وسیله مبادله روی یک پلتفرم یا در کل اکوسیستم
وثیقه برای سایر داراییهای موجود در اکوسیستم (بهعنوانمثال، استیبل کوین)
بهعنوانمثال، کاربرد اصلی ETH پوشش هزینههای تراکنش و همچنین استقرار dApps و قراردادهای هوشمند است. از سوی دیگر، کاربران از بیتکوین هم بهعنوان ذخیره ارزش و هم بهعنوان وسیله مبادله استفاده میکنند.
بهطورکلی، کاربرد یک توکن مسئول ایجاد تقاضا است که در صورت ثابت ماندن یا کاهش عرضه، ارزش دارایی دیجیتال را بالا میبرد.
۲ - مکانیسمهای ثبات عرضه و قیمت
یکی دیگر از عوامل مهم برای توکنومیکس کریپتو، عرضه و قیمت است. پروژههای کریپتو نیز باید عرضه توکنهای خود را با دقت مدیریت کنند، زیرا به روشهای زیر تأثیر مستقیمی بر قیمت آن دارد:
اگر عرضه توکن افزایش یابد درحالیکه تقاضا ثابت بماند، منجر به کاهش قیمت آن خواهد شد.
از سوی دیگر، قیمت کوین با کاهش عرضه (درحالیکه تقاضا بدون تغییر باقی میماند) افزایش مییابد.
به همین دلیل، اگر یک پروژه کریپتو به دنبال تسهیل بازدهی عالی برای سرمایهگذاران باشد، میتواند توکن را بهعنوان یک دارایی کاهشدهنده تورم طراحی کند که بخش قابلتوجهی از کوینها را در طول زمان از گردش خارج میکند.
یک راهحل جایگزین ایجاد دارایی تورمی و کاهش تدریجی نرخ تورم آن است. بیتکوین یک مثال عالی است که کوینهای جدیدی را که میتوان با هر بلوک استخراج کرد تقریباً هر چهار سال یکبار نصف میکند تا اینکه در سال ۲۱۴۰ به حداکثر عرضه ۲۱ میلیون بیتکوین برسد.
با این حال، در برخی موارد، به دلیل ماهیت راهحل یک پروژه، تورم یا فقدان حداکثر عرضه برای یک توکن برای اجرای عملکردهای اصلی خود ضروری است. بهعنوانمثال، درحالیکه عرضه ETH سقف ندارد، این پروژه کوینهای جدیدی ضرب میکند تا اعتباردهندگان را تشویق کند تا اکوسیستم را حفظ کنند.
اساساً، پروژههای کریپتو میتوانند عرضه توکنهای خود را به دو روش کنترل کنند:
با (عدم) محدود کردن تعداد کوینهای قابل صدور (حداکثر عرضه)
با اجرای یک مکانیسم ثبات قیمت که کوینها را از چرخه خارج میکند (بهعنوانمثال، سوزاندن کوین و بازخرید، و همچنین نصف شدن در مورد BTC)
بهطورکلی، قبل از سرمایهگذاری در یک کوین، تجزیهوتحلیل پویایی و مکانیسمهای دارایی که مستقیماً بر عرضه آن تأثیر میگذارد، ضروری است.
درحالیکه برخی از کوینها میتوانند رشد بلندمدت خود را با حداقل افزایش تقاضا به دلیل فرایندهای کاهش تورم حفظ کنند، برخی دیگر هستند که حتی پس از جذب رکورد تعداد سرمایه و خریداران جدید، سقوط قیمتهای ناشی از تورم را تجربه میکنند.
۳ - توزیع
توزیع نه تنها در توکنومیک بلکه در تاریخچه توکن نیز یک عنصر حیاتی است. اگر پروژهای نتواند کوینها را به هر طریقی بین کاربرانش توزیع کند، هیچکس نمیتواند از شبکه آن استفاده کند، زیرا کامیونتی به داراییای که پلتفرم را تقویت میکند دسترسی نخواهد داشت.
راههای زیادی وجود دارد که پروژهها میتوانند توکنهای خود را به بازار معرفی کنند. برخی از روشها به اعضای تیم و سرمایهگذاران اولیه پاداش بیشتری میدهند، درحالیکه برخی دیگر، عمدتاً مدلهای راهاندازی منصفانه، برای نفع کامیونتی طراحی شدهاند.
بهعنوانمثال، توزیع کوین به روشهای زیر در پروژههای کریپتو زیر رخ داد:
اتریوم تاریخچه خود را با فروش جمعی آغاز کرد که در آن شرکتکنندگان ۳۱۰۰۰ بیتکوین کمک کردند. به همین دلیل، مشارکتکنندگان در فروش انبوه ۶۰ میلیون (۸۳ درصد) از ۷۲ میلیون اتریوم اولیه را دریافت کردند و ۱۲ میلیون اتریوم باقیمانده (۱۷ درصد) بین مشارکتکنندگان اولیه و بنیاد اتریوم توزیع شد. پس از آن، عرضه جدید ETH بهعنوان پاداش برای ایمنسازی اکوسیستم برای استخراجکنندگان ارسال شده است.
درحالیکه در کامیونتی بحث وجود دارد که آیا خالق بیتکوین، ساتوشی ناکاموتو، چند کوین اول را از قبل استخراج کرده است یا آنها را بهعنوان یک ماینر معمولی به دست آورده است (زیرا او اولین کسی بود که بیتکوین استخراج کرد)، میتوانیم نتیجه بگیریم که این رمزارز دارای یک مدل راهاندازی منصفانه است. شرایط توزیع اولیه آن مهم نیست که پیش ماینینگ انجام شده باشد یا نباشد، ذخیره تقریباً ۱٫۱ میلیون بیتکوین ساتوشی دستنخورده باقیمانده است، بدون اینکه هیچ یک از کوینهای موجود در بازار در گردش باشد. گفته میشود، کوینهای باقیمانده بین استخراجکنندگان بیتکوین توزیع شده است (درست مانند مورد ETH).
درحالیکه مدل توزیع توکن تأثیر زیادی بر این دارد که آیا یک پروژه بودجه لازم برای دستیابی به هدف خود را در نقشه راه خود دارد یا خیر و اینکه آیا مدل تجاری آن پایدار است یا خیر، همچنین بر نحوه درک عمومی از راهحل آن تأثیر دارد.
با این حال، فرض کنید اکثر کوینها بین اعضای تیم و سرمایهگذاران خصوصی توزیع شده است. در این صورت، کامیونتی ممکن است مشکوک شود. با این حال، چنین استراتژی میتواند تضمین کند که توسعه دهندگان و شرکتکنندگان در اکوسیستم به منابع لازم برای تحقق چشمانداز خود دسترسی دارند.
گفتنی است، ازآنجاییکه تمرکززدایی و شفافیت دو ویژگی هستند که در کریپتو بسیار ارزشمند هستند، کامیونتی معمولاً یک مدل راهاندازی منصفانه را ترجیح میدهد.
علاوه بر این، بهطورکلی توزیع کوینها به طور عادلانه بین (دهها) هزار کاربر بهجای دهها نهنگ یا سرمایهگذاران بزرگ اولیه ایمنتر است، زیرا به طور قابلتوجهی خطرات مانند دستکاری قیمت، فعالیتهای مخرب یا متمرکز شدن فرایند حاکمیت را کاهش میدهد. .
۴ - گاورننس (Governance) یا حاکمیت
آخرین چیزی که باید از نظر توکنومیک در نظر گرفت، گاورننس است.
درحالیکه تأثیر غیرمستقیم بر موفقیت آینده یک پروژه کریپتو و قیمت توکن بومی آن دارد، به همان اندازه فاکتوری مهم است که قبلاً لیست کردیم، بهویژه برای کوینهایی که دارای حاکمیت در میان عملکردهای اصلی خود هستند.
درست مانند تأثیری که یک دولت بر اقتصاد یک کشور دارد، تیم توسعه اصلی یک پروژه یا کمیتههای حاکمیتی و ارگانهایی که توسط اعضای کامیونتی از طریق حاکمیت غیرمتمرکز انتخاب میشوند، تأثیر قابلتوجهی بر آینده یک پروژه دارند (و قیمت توکن بومی آن).
علاوه بر این، خود فرایندی که به تیم یا کامیونتی اجازه میدهد پروژه را اداره کنند نیز در اینجا مهم است. از نظر مدل حکمرانی، در اینجا چند نکته کلیدی وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
سطح تمرکز (تیم اصلی قدرت نهایی را در مقابل فرایند مدیریت کامیونتی کاملاً غیرمتمرکز دارد)
چه حکمرانی در زنجیره اتفاق بیفتد یا خارج از زنجیره (اگرچه، حکمرانی خارج از زنجیره هنوز میتواند غیرمتمرکز باشد)
فرایند حاکمیت برای کاربر عادی چقدر در دسترس است (بهعنوانمثال، ایجاد یک پیشنهاد و رأی دادن به آن چقدر آسان است)
حداقل آرای موردنیاز برای تصویب یک پیشنهاد
پیشینه، مهارتها و تجربه تیم اصلی درصورتیکه بهشدت در مدیریت پروژه مشارکت داشته باشند.
بهطورکلی، درحالیکه تمرکززدایی در کریپتو بسیار ارزشمند است، به این معنا نیست که همه پروژههای دارای حاکمیت غیرمتمرکز بهتر از پروژههایی هستند که به طور کامل یا تا حدی متمرکز هستند. شفافیت، یکپارچگی، همکاری از طریق یک فرایند کارآمد، و یک تیم حرفهای (خواه توسعه دهندگان اصلی باشند یا اعضای منتخب جامعه) در این زمینه اهمیت بیشتری دارند.