بیتکوین آنقدرها هم نوسان ندارد

Sepehr
Sepehr Mar 24, 2022
بیتکوین آنقدرها هم نوسان ندارد

مقاله سوم

این مقاله در تاریخ 9 آگوست 2019 مصادف با 18 اَمرداد ۱۳۹۸ منتشر شده است.

آیا کسی که برایش احترام قائل هستید تا به‌حال به شما گفته است که بیتکوین هیچ معنایی ندارد و عقلانی نیست؟ شاید شما دیده‌اید که قیمت بیتکوین به صورت تصاعدی افزایش می‌یابد و سپس سقوط می‌کند. شما هم از بیتکوین به چشم ناچیز می‌گذرید، باور می‌کنید که حق با دوستتان بود، تا مدتی چیزی درباره آن نمی‌شنوید، و فکر می‌کنید که حتماً بیتکوین تا الان باید مرده باشد. اما چندین سال بعد که از خواب بیدار می‌شوید، بیتکوین نمرده است و به نوعی ارزش آن دوباره بسیار بالاتر رفته است. و شما به این فکر می‌افتید که دوست شکاک شما محق نبود.

لیست شکاکان بیتکوین طولانی و مشخص است (اینجا)، اما این سروصدا به‌طور مستقیم به ماهیت ضد شکنندگی بیتکوین کمک می‌کند.

افرادی که ثروت خود را در بیتکوین ذخیره می‌کنند، مجبورند برای درک ویژگی‌های بیتکوین، اصول اولیه را در نظر بگیرند، که در غیر این صورت بنظر می‌رسد که در ظاهر با دیدگاه رایج در مورد پول در تضاد است، که در نهایت اعتقادات را سخت می‌کند. نوسان بیتکوین یکی از این ویژگی‌هایی است که اغلب مورد انتقاد قرار می‌گیرد. یکی از موارد متداول بین شکاکان، از جمله بانکدار‌های مرکزی، این است که بیتکوین برای تبدیل شدن به یک ذخیره ارزش، واسطه معاملاتی یا واحد حساب، بسیار ناپایدار است. با توجه به نوسان آن، چرا کسی بخواهد بیتکوین را به‌عنوان سازوکار پس‌انداز خود نگهداری کند؟ و چگونه بیتکوین می‌تواند به‌عنوان یک ارز مبادله‌ای برای پرداخت‌ها باشد در صورتی که منطقاً ارزش آن فردا کاهش خواهد یافت؟

امروزه مورد اصلی استفاده از بیتکوین نه به عنوان راه‌حل پرداخت بلکه به عنوان یک ذخیره ارزش است و افق زمانی کسانی که ثروت خود را در بیتکوین ذخیره می‌کنند یک روز، هفته، فصل یا حتی یک سال نیست. بیتکوین یک سازوکار پس انداز بلندمدت است و ثبات در ارزش بیتکوین تنها در طول زمان با وقوع پذیرش حداکثری تحقق می‌یابد. در این میان، نوسان نیز عملکرد طبیعی کشف قیمت است زیرا بیتکوین در مسیر رویداد کسب درآمد خود و به سمت پذیرش کامل پیش می‌رود. جدا از آن، بیتکوین در یک خلأ وجود ندارد؛ اکثر افراد یا مشاغل در معرض فقط بیتکوین نیستند و قرار گرفتن در معرض دارایی‌های متعدد، مانند هر سبد دیگر، مانع سروصدای نواسان بالای هر کدام از دارایی ها می‌شود.


1-3: ناپایدار نبودن ≠ ذخیره ارزش

منصفانه است که بگوییم نوسان و ذخیره ارزش اغلب به عنوان متضاد یکدیگر به اشتباه گرفته می‌شوند، گرچه مطمئناً چنین نیستند. اگر یک دارایی، ناپایدار است، بدان معنا نیست که آن دارایی یک ذخیره ارزش بلااثر است. خلاف موضوع نیز صادق است. اگر یک دارایی ناپایدار نباشد، لزوماً یک ذخیره ارزش موثری نخواهد بود. دلار یک مثال برجسته است: بدون نوسان (حداقل امروزه)، ذخیره ارزش بد.

"چیزهایی که نوسان دارند لزوماً ریسکی نیستند، و خلاف آن نیز صادق است."

-         نسیم طالب (کتاب پوست در بازی)


فدرال رزرو در کاهشِ ارزشِ بسیارآرامِ دلار بسیار موثر بوده است، اما همیشه به یاد داشته باشد، به تدریج، سپس ناگهانی. و، ناپایدار نبودن ≠ ذخیره ارزش. این یک بلوک ذهنی حیاتی است که بسیاری از افراد در زمان فکر کردن درباره بیتکوین به عنوان ارز تجربه می‌کنند و تا حد زیادی یک تابع از افق زمانی است. در حالی که بانکداران مرکزی در سراسر جهان از بیتکوین به عنوان یک ذخیره ارزش ضعیف و عملی نبودن به عنوان یک ارز بدلیل نوسان یاد می‌کنند، به روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و فصل‌ها فکر می‌کنند در حالی که بقیه‌ی ما برای بلندمدت یعنی سال‌ها، دهه‌ها و نسل‌ها برنامه ریزی می‌کنیم.

علی رغم توضیحات منطقی، نوسان موضوعی است که به ویژه کارشناسان را گیج می‌کند. مارک کارنی، رئیس بانک مرکزی انگلستان، اخیراً اظهار داشت که بیتکوین «تاکنون تقریباً در […] جنبه‌های سنتی پول شکست خورده است. این یک ذخیره ارزش نیست زیرا در هر جایی از نقشه جهان وجود دارد. هیچ کس از آن به عنوان وسیله‌ای برای مبادله استفاده نمی‌کند.» (اینجا را ببینید). بانک مرکزی اروپا (ECB) همچنین در توییتر خود مدعی شده است که بیتکوین "یک ارز نیست"، و اشاره کرد که "بسیار ناپایدار" است و در عین حال به هر کسی این اطمینان را می‌دهد که آن بانک می‌تواند برای خرید دارایی‌ها پول "ایجاد" کند، یعنی همان عملکردی (=چاپ پول) که بوسیله‌ی آن، ارز در واقع ارزش خود را از دست می‌دهد و به همان دلیل یک ذخیره ارزش ضعیف خواهد بود.


در اینجا تاثیر محسوس عدم خودآگاهی بر هیچ‌کس پوشیده نیست اما مارک کارنی و بانک مرکزی اروپا تنها نیستند: از رؤسای قبلی فدرال رزرو، برنانکه و یلن، تا منوچین وزیر وقت خزانه‌داری تا شخص رئیس جمهور. گاهی همگی این ایده را مطرح کرده‌اند که بیتکوین به دلیل ناپایداری و نوسانات بالای خود به عنوان یک ارز (یا به عنوان یک ذخیره ارزش) معیوب و ناقص است. به نظر می‌رسد هیچکس به طور کامل درک نمی‌کند یا حداقل اقرار نمی‌کند که بیتکوین پاسخی مستقیم به مشکل سیستمیک دولت‌های ایجاد‌کننده‌ی پول بوسیله‌ی بانک‌های مرکزی است یا اینکه نوسان بیتکوین یک عملکرد ضروری و سالم برای کشف قیمت است.

اما خوشبختانه برای همه ما، بیتکوین آنقدرها هم نوسان ندارد که یک ارز باشد و کارشناسان اغلب اصلاً کارشناس نیستند. با کنار گذاشتن منطق، شواهد تجربی نشان می‌دهد که بیتکوین علی رغم نوسان خود، ثابت کرده است که یک ذخیره ارزش استثنائی در هر افقِ زمانیِ مبسوط می‌باشد. بنابراین چگونه یک دارایی مانند بیتکوین می‌تواند هم بسیار ناپایدار باشد و هم یک ذخیره ارزش موثر باشد؟


2-3: بازنگری عملکرد ارزش بیتکوین

در نظر بگیرید که چرا تقاضای بنیادی برای بیتکوین وجود دارد و چرا بیتکوین به طور طبیعی ناپایدار است. بیتکوین به دلیل اینکه عرضه ثابتی دارد ارزشمند است و به همین دلیل نیز ناپایدار است. محرکه اصلی تقاضا برای بیتکوین در کمیاب بودن آن است. برای بازنگری عملکرد ارزش بیتکوین در مقاله قبلی، غیرمتمرکزسازی و مقاومت در برابر سانسور نیز اعتبارِ کمیاب بودنِ بیتکوین (و جدول عرضه ثابت) که اساس ذخیره ارزش بیتکوین است را تقویت می‌کند:


در حالی که تقاضا از لحاظ اندازه‌های بزرگی در حال افزایش می‌باشد، هیچ پاسخی برای عرضه وجود ندارد زیرا برنامه زمانیِ عرضه‌ بیتکوین ثابت است. نابرابری در نرخ افزایش تقاضا (متغیر) در مقابل عرضه (ثابت) همراه با دانش ناقص در بین شرکت کنندگان در بازار باعث ایجاد نوسان به عنوان تابعی از کشف قیمت می‌شود. همانطور که نسیم طالب در «قوی سیاه قاهره» می نویسد: «تغییر یعنی اطلاعات. وقتی تغییری وجود نداشته باشد، هیچ اطلاعاتی وجود ندارد." ارزش بیتکوین با افزایش خود، علی رغم نوسانات بالا، اطلاعات را منتقل می‌کند. تغییر یعنی اطلاعات. ارزش بالاتر (وابسته به تغییر) باعث می‌شود که بیتکوین با منابع جدید سرمایه و ورودی‌های جدیدی مرتبط شود که پس از آن موج پذیرش را افزایش می‌دهد.


3-3: امواج پذیرش و نوسان

توزیع دانش و زیرساخت امواج پذیرش را تقویت می‌کند و بالعکس. این یک حلقه بازخورد ارزشمند است و یک تابع هم برای زمان و هم برای ارزش است. با افزایش ارزش، بیتکوین توجه مخاطبین بیشتری از پذیرندگان بالقوه را جلب می‌کند، که آنها سپس با اصول اولیه بیتکوین آشنا می‌شوند. به همین شکل، افزایش پایه‌ی دارایی‌ها، سرمایه اضافی را نه تنها به عنوان ذخیره ثروت بلکه برای ایجاد زیرساخت‌های اضافی (به عنوان مثال، مسیرهای ورودی و خروجی بیشتر، راهکارهای حضانت، لایه‌های پرداخت، سخت افزار، استخراج و غیره) جذب می‌کند. توسعه‌ی یک درکی از بیتکوین، مانند ایجاد زیرساخت، یک فرایند کند است، اما هر دو منجر به تقویت در پذیرش می‌شوند که پس از آن، (پذیرش نیز) دانش بیشتری را توزیع کرده و زیرساخت‌های اضافی را توجیه می‌کند.

 دانش ← زیرساخت ← پذیرش ← ارزش ← دانش ← زیرساخت

امروزه بیتکوین هنوز در حال شکل‌گیری است و پذیرش فعلی احتمالاً کمتر از 1 درصد پذیرش نهایی را نشان می‌دهد. زمانی که یک میلیارد نفر بیتکوین را بپذیرند، پذیرش جدید نشان دهنده اندازه‌های بزرگی برای هر دوره از آینده‌ی قابل پیش‌بینی است که همچنان باعث ایجاد نوسان قابل توجهی می‌شود. با این حال، با هر موج پذیرش جدید، ارزش بیتکوین نیز به دلیل تقاضای پایه بالاتر، مجدداً بالاتر می‌رود. نوسان بیتکوین تنها با رسیدن بلوغ صاحبان سهام و در زمان تثبیت نرخ پذیرش جدید کاهش می‌یابد. به بیان دیگر، برای استفاده یک میلیارد نفر از بیتکوین، پذیرش باید تقریباً 20 برابر بشود، اما 100 میلیون پذیرنده بعدی فقط یک افزایش 10 درصدی از پایه را نشان می‌دهند. همه اینها در حالی است که عرضه بیتکوین در یک برنامه زمانی ثابت باقی می‌ماند. تا زمانی که پذیرش نشان‌دهنده سفارشات بزرگ باشد، نوسان نیز اجتناب‌ناپذیر است، اما در این مسیر، نوسان به طور طبیعی و به تدریج کاهش خواهد یافت.

همانطور که ویجی بویاپاتی در پادکست استفان لیورا بیان داشت که: "اقتصاددانان این واقعیت که بیتکوین ناپایدار است را مسخره می‌کنند، گویی که شما می‌توانید از چیزی که وجود نداشت یک شبه به شکل ثابتی از پول برسید. این کاملاً مسخره است." آنچه بین موج‌های پذیرش اتفاق می‌افتد همان عملکرد طبیعی کشف قیمت است، زیرا بازار در یک تعادل جدیدی قرار می‌گیرد که هرگز ثابت نیست. در چرخه‌های هایپ بیتکوین، صعود، سقوط، تثبیت و صعود مجدد تقریباً موزون است. همچنین به طور طبیعی با ترس ناشی از شکاکی و به دنبال آن تجمع دانش بنیادی و افزودن زیرساخت‌های افزایشی توضیح داده می‌شود. امپراطوری رم در یک روز ساخته نشد؛ در بیتکوین، نوسان و کشف قیمت، هسته اصلی این فرایند هستند.


4-3: موج پذیرش تاریخی

برای توضیح ملموس‌تر رابطه‌ی بین نوسان و ارزش، بهتر است که نگاهی به جدیدترین موج پذیرش از پایان سال 2016 تاکنون (زمان نگارش مقاله- سال 2019) بیندازیم.


در حالی که هرگز نمی‌توان پذیرش را به طور دقیق تعیین کرد، تخمین تقریبی اما منصفانه این است که پذیرش بیتکوین از حدود 5 میلیون نفر به حدود 60 میلیون نفر (افزایش تقاضای حدود 12 برابری) از سال 2016 تا امروز افزایش یافته است، با این ‌حال عرضه بیتکوین در همین دوره زمانی تنها 10% افزایش یافته است. و به ‌طور طبیعی، اطلاعات و سرمایه‌ای که در اختیار شرکت‌کنندگان در بازار وجود دارد بسیار متفاوت است. زمانی‌که موج پذیرش گسترده‌ای اتفاق افتاد، همزمان با برنامه عرضه ثابت بیتکوین بود. وقتی تقاضا از لحاظ اندازه بزرگی افزایش می‌یابد اما عرضه فقط 10% افزایش می‌یابد، انتظار چه واقعه‌ای را می‌توان داشت؟ و اگر دانش و سرمایه‌ی تازه‌واردان به طور طبیعی بسیار متفاوت باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟

نتیجه‌ی نهاییِ بسیار منطقی، نوسان بیشتر و ارزش پایانی بالاتر است، حتی اگر درصد کمی از تازه‌واردان به هولدرهای بلندمدت تبدیل شوند (که دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاده است). پذیرندگان جدیدی که در ابتدا بیتکوین را با رشد نجومی خود خریداری کردند، به تدریج دانش خود را جمع‌آوری کرده و به هولدرهای بلندمدت تبدیل می‌شوند که تقاضای پایه را با ارزش پایانی بسیار بیشتری در مقایسه با چرخه پذیرش قبلی تثبیت می‌کنند.

از آنجا که بیتکوین نوظهور است، مجموع ثروت ذخیره شده در بیتکوین به طور نسبی هنوز بسیار ناچیز است (حدود 200 میلیارد دلار) که این امکان را می‌دهد تا نرخ تغییرات بین خریداران و فروشندگان اهرمی (کشف قیمت) درصد قابل توجهی از تقاضای پایه را نشان دهد (نوسانات بالا). با افزایش تقاضای پایه، نرخ تغییر نیز درصد کوچکتر و کوچکتری از پایه را نشان می‌دهد و باعث کاهش نوسان در طول زمان و تنها پس از چند چرخه‌ی پذیرش دیگر می‌شود.


5-3: مدیریت کردن نوسان

اگر می‌توانیم قبول کنیم که نوسان بیتکوین هم طبیعی و هم سالم است، چرا نوسانات فعلی مانع پذیرش مورد نیاز برای انتقال بیتکوین به شکل ثابتی از پول نمی شود؟ خیلی ساده است: تنوع‌بخشی، نظریه تخصیص پورتفولیو و افق زمانی. یک شبکه جهانی (بیتکوین) وجود دارد که از طریق آن می‌توانید ارزش را از طریق یک کانال ارتباطی به هر کسی در هر جای جهان منتقل کنید، و در حال حاضر در مجموع کمتر از 200 میلیارد دلار ارزش دارد. از سویی دیگر، فیسبوک به تنهایی بیش از 500 میلیارد دلار ارزش دارد. به عنوان مرجع بیشتر، دارایی‌های خانوارهای آمریکایی 125 تریلیون دلار برآورد شده است (اینجا، صفحه 138).

در یک جهان نظری، نوسان بیتکوین اگر در خلاء وجود داشته باشد، یک مشکل خواهد بود. در دنیای واقعی، اینطور نیست. تنوع‌بخشی در قالب دارایی‌های مولد واقعی و سایر دارایی‌های پولی و مالی ایجاد می‌شود، که سروصدای تأثیر نوسان فعلی بیتکوین را خاموش می‌کند. به طور جداگانه، عدم تقارن اطلاعاتی نیز وجود دارد و کسانی که بیتکوین را درک می‌کنند این امر را نیز درک می‌کنند که به مرور خیل عظیمی در راه است. این مفاهیم برای کسانی که در معرض بیتکوین هستند و به طور فعال نوسان آن را در برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و بلندمدت نشان می‌دهند، آشکار است، اما ظاهراً برای شکاکان چندان واضح نیست، زیرا آنها درگیرند بفهمند که پذیرش بیتکوین یک پیشنهاد صفر و یک نیست.

در حالی که بیتکوین همچنان به دلیل دارا بودن از ویژگی‌های برتر پولی خود، سهم خود را در رقابت جهانی برای ذخیره ارزش می‌رباید، وظیفه یک اقتصاد جمع‌آوری سرمایه‌ای است که در واقع زندگی ما را بهتر می‌کند، نه پول را. پول صرفاً یک کالای اقتصادی است که به جمع‌آوری این سرمایه اجازه هماهنگی می‌دهد. از آنجا که بیتکوین اساساً شکل بهتری از پول است، قدرت خرید را نسبت به دارایی‌های پولی پایین‌تر (و جایگزین‌های پولی) به‌دست خواهد داد و علی‌رغم اینکه امروزه یک ارز مبادله‌ای بودن کاربرد کمتری دارد، به طور فزاینده‌ای سهم بازار را در عملکرد هماهنگی اقتصادی به دست می‌آورد.

بیتکوین همچنین احتمالاً باعث خالی شدن مالیِ اقتصادِ جهانی خواهد شد، اما نه دارایی‌های مالی را حذف می‌کند و نه دارایی‌های واقعی را. در طول دوران درآمدزایی خود، این دارایی‌ها همچنان نشان‌دهنده تنوع‌بخشی‌ای هستند که سروصدای تأثیر نوسان روزمره بیتکوین را خاموش می‌کند.

برای مثال به این توییت توجه کنید که خطر/بازده پورتفولیوی 1% بیتکوین + 99٪ دلار را در مقایسه با طلا، خزانه داری ایالات متحده و S&P 500  را برجسته می‌سازد. همچنین به "موردی برای تخصیص اندکی به بیتکوین" از مدیرعامل Xapo آقای Wences Casares مراجعه کنید. هر دو نگاهی به چگونگی مدیریت نوسان و ریسک در صورتی که بیتکوین با عقب‌نشینی قابل توجهی مواجه شود یا حتی شکست بخورد (که هنوز هم یک احتمال است) دارند.

در حالی که شکست یک احتمال است و عقب‌نشینی قابل توجه نیز اجتناب‌ناپذیر است، هر روزی که بیتکوین شکست نمی‌خورد، بقای آن بیشتر و بیشتر می‌شود (اثر لیندی). و با گذشت زمان، با افزایش ارزش و نقدینگی بیتکوین به دلیل نقاط قوت اساسی، قدرت خرید آن از نظر کالاهای واقعی نیز افزایش می‌یابد، اما از آنجا که قدرت خرید آن سهم بزرگتر و بزرگتری از اقتصاد را نشان می‌دهد، نوسان آن به نسبت سایر دارایی‌ها نسبتاً کاهش خواهد یافت.


6-3: پایان بازی

بیتکوین در طول زمان تبدیل به یک ارز مبادله‌ای می‌شود اما در این بین، منطقی‌تر است که یک دارایی رو به ریزش (دلار، یورو، ین، طلا) صرف بشود و یک دارایی رو به صعود (بیتکوین) ذخیره شود. اقتصاددانان متعارف و بانکداران مرکزی واقعا با این مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اما من از موضوع پرت می‌شوم. در مسیر بیتکوین برای کسب درآمد کامل، ذخیره ارزش باید به عنوان یک منطق مرتبه اول باشد و بیتکوین با وجود نوساناتش، ثابت کرده است که یک ذخیره ارزش فوق‌العاده‌ای هست. با رشد و بلوغ پذیرش، نوسانات به طور طبیعی کاهش خواهند یافت و بیتکوین به طور فزاینده‌ای به یک وسیله برای مبادله مستقیم تبدیل خواهد شد.

شخص یا مشاغلی را در نظر بگیرید که بیتکوین را در ازای خرید کالا و خدمات تقاضا می‌کنند. این شخص یا کسب و کار در مجموع نماینده افرادی است که ابتدا تعیین کرده‌اند که بیتکوین در یک افق زمانی خاص ارزش خود را حفظ خواهد کرد. اگر کسی به تقاضای اساسی برای بیتکوین به عنوان ذخیره ارزش اعتقاد نداشت، پس چرا در عوض، کالاها و خدمات دنیای واقعی را معامله می‌کنند؟ بیتکوین تنها زمانی به ارز مبادله‌ای تبدیل می‌شود که نقدینگی آن به تدریج از دیگر دارایی‌های پولی به کالاها و خدمات منتقل شود که در راستای مسیر پذیرش انبوه رخ می‌دهد. این یک امر کوچک یا یک فرایند باینری نخواهد بود. در یک مسیر استانداردتر، پذیرش به تقویت زیرساخت می‌پردازد و زیرساخت نیز پذیرش را تقویت می‌کند. زیرساخت معاملاتی در حال حاضر ساخته شده است اما سرمایه‌گذاری مادی بیشتر در اولویت قرار خواهد گرفت زیرا تعدادی کافی از افراد برای اولین بار بیتکوین را به عنوان ذخیره ثروت می‌پذیرند و انتخاب می‌کنند.

در نهایت، فقدان دستور ثبات قیمت در بیتکوین و عرضه ثابت آن همچنان منجر به نوسانات کوتاه‌مدت می‌شود، اما ثبات قیمت در بلندمدت را به دنبال خواهد داشت. این مدل کاملاً متضاد مدلی است که توسط مارک کارنی در BOE، ECB (و حساب توییتر آن)، فدرال رزرو و بانک ژاپن دنبال می‌شود. و به همین دلیل است که بیتکوین دارای خاصیت ضدشکنندگی است. هیچ گونه کمک مالی وجود ندارد و این بازار عاری از خطرات اخلاقی است که این امر حداکثر پاسخگویی و کارآیی بلندمدت را به دنبال خود دارد. بانک‌های مرکزی ارزها را مدیریت می‌کنند تا نوسانات کوتاه‌مدت را خاموش کنند، که باعث ایجاد بی‌ثباتی می‌شود که آن هم منجر به نوسانات بلندمدت می‌شود. نوسان در بیتکوین، عملکرد طبیعی پذیرش پولی می‌باشد و این نوسان در نهایت باعث تقویت انعطاف‌پذیری شبکه بیتکوین شده و ثبات درازمدت را ایجاد می‌کند. تغییر یعنی اطلاعات.

"سیستم‌های پیچیده‌ای که نوسانات را به طور مصنوعی سرکوب کرده‌اند، بسیار شکننده می‌شوند، در حالی که در عین حال هیچ خطر مشهودی را مشاهده نمی‌کنند."

"این یکی از معناهای زندگی است: هیچ آزادی‌ای بدون سروصدا وجود ندارد - و هیچ ثباتی بدون نوسان"

-         نسیم طالب و مارک بلیت – قوی سیاه قاهره

"به نظر می‌رسد خطر ورود اقتصاد به یک رکود قابل توجه فدرال رزرو در حال حاضر، بحرانی را پیش‌بینی نمی‌کند" – 10 ژانویه 2008 / 20 دی 1386

"خطر ورود اقتصاد به یک رکود قابل توجه به نظر می‌رسد که در طی یک ماه گذشته کاهش یافته است." 9 ژوئن 2008 / 20 خرداد 1387

-         بن برننکی – رئیس فدرال رزرو (در طی بحران بزرگ مالی)


برای خواندن مطالب بیشتر از مترجم و تهیه‌کننده این مطلب: توییتر / سپهر



ارسال دیدگاه جدید