مقاله چهارم
این مقاله در تاریخ ۱۶ آگوست ۲۰۱۹ مصادف با ۲۵ مرداد ۱۳۹۸ منتشر شده است.
چند بار قبل از برخاستن یک پرواز تجاری استاندارد، دستورالعملهای مربوط به ایمنی را شنیدهاید؟ شما احتمالاً آنها را از بر هستید، اما هر زمان قبل از برخاستن هواپیما، خدمه پرواز به مسافرانی که با کودکان سفر میکنند آموزش میدهند تا ماسک اکسیژن را ابتدا بر روی صورت خود قرار دهند و سپس ماسک را بر روی صورت کودکانشان بگذارند. بطور غیر ارادی، این حرف دور از انتظار است، اما بطور منطقی، این امر در سراسر جهان با عقل جور در میآید. ابتدا باید مطمئن شوید که خودتان میتوانید نفس بکشید، در نتیجه کودک وابسته به شما نیز میتواند نفس بکشد. همین اصل در مورد عملکرد هماهنگی پول در یک اقتصاد و منابع مورد نیاز برای حفاظت از آن عمل نیز اعمال میشود. در یک هشدار امنیتی مضاعف، مهماندار هواپیما ممکن است بگوید: «لطفا ً اطمینان حاصل کنید که تأمین پول تضمین شده است، تا ما بتوانیم همچنان به هماهنگی فعالیتهای میلیونها نفر ادامه دهیم، تا در نتیجه این هواپیماهای فوق پیچیده طوری هماهنگ کنیم که فرصت حتی اندیشیدن به مشکلی که میخواهم برایتان تشریح کنم را به شما بدهند».
ما به این موضوع باز خواهیم گشت، اما در وهله اول بدون شکلگیری فهمی در مورد نقشی اساسی که پول در هماهنگ کردن فعالیتهای اقتصادی ایفا میکند، شما هرگز امید نخواهید داشت که توجیهی برای مقدار انرژی مصرفی بیتکوین را درک کنید. پول چیست؟ چگونه کار میکند؟ چگونه باید کار بکند؟ عملکرد آن در جامعه چیست؟ اگر تاکنون این سوالات برای شما پیش نیامده است، نمیتوانید وزن مشکلی که بیتکوین قصد حل کردن آن دارد را درک کنید. و بدون فهم این مشکل، هزینه دستیابی به این راه حل هرگز موجه به نظر نمیرسد.
هر تعداد از نظارهگران دلواپس زنگ خطر را در مورد مقدار انرژی مصرف شده توسط شبکه بیتکوین به صدا در میآورند. این نگرانی ناشی از این ایده است که انرژی مصرف شده توسط شبکه بیتکوین میتواند برای کارکردهای مولدتر مورد استفاده قرار بگیرد، یا اینکه این امر فقط برای محیط زیست مضر است و بس. هر دوی این نگرانیها، اهمیت بنیادی اینکه میزان بحرانی بودن مصرف انرژی بیتکوین واقعاً چقدر است را نادیده میگیرند. در طولانی مدت، ممکن است دیگر گزارهی استفادهی مهمتر از انرژی نسبت به آنچه که بمنظور تامین یکپارچگی یک شبکه پولی و سازنده به کار گرفته میشود، در این مورد یعنی «شبکه بیتکوین»، وجود نداشته باشد. اما این موضوع مانع از پیشروی آنهایی که صورت مسألهی ناشی از افزایش نگرانی ها را درک نمیکنند، نمیشود.
"ماهیت اتلافگر استخراج بیتکوین که بنیادی هم هست بدین معناست که هیچ راهکار فنی آسانی در پیش روی آن وجود ندارد."
- نشریه Guardian
"در زمینه تغییر اقلیم، آتشسوزیهای شدید و گردبادهای رکوردشکن، ارزش آن را دارد که از خودمان سوالاتی دشوار در مورد تاثیر زیستمحیطی بیتکوین بپرسیم."
- رسانهی Vice
1-4: مصرف انرژی بیتکوین
برای ایجاد یک ذهنیت، در نظر داشته باشید که بیتکوین توسط یک شبکه غیرمتمرکز از نودها (رایانههایی که پروتکل بیتکوین را اجرا میکنند) محافظت میشود. نودهای اقتصادی درون شبکه، معاملات را تولید، اعتباردهی و تقویت میکنند و همچنین بلوکهای بیتکوین (گروههای معاملاتی دارای توالی زمانی) را نیز اعتبار و تقویت میکنند. نودهای ماینینگ عملکردهای مشابهی را انجام میدهند، اما همچنین اجماع اثبات کار بیتکوین برای تولید، حل و انتقال بلوکها به بقیه شبکه را نیز اجرا میکنند. با انجام این کار، ماینرها سابقه را معتبر میسازند و یک عملکرد "پاکسازیکننده" را برای تراکنشهای فعلی فراهم میآورند، که در نتیجه تمام نودهای دیگر پس از آن، اعتبار را بررسی میکنند. به عملکرد پاکسازی کننده "New York Fed" اما بر یک پاکسازیای که به طور کامل غیر متمرکز هر 10 دقیقه (به طور متوسط) است، فکر بکنید.
کار انجام شده به مقدار زیادی از قدرت پردازش توسط ماینرها در سراسر جهان نیاز دارد که ۲۴ ساعته و در ۷ روز هفته در حال انجام است. این قدرت پردازش نیازمند انرژی است. برای مثال، در ازای ۷۵ اگزاهش در هر ثانیه، شبکه بیتکوین در حال حاضر حدود ۷ تا ۸ مگاوات برق مصرف میکند، که به معنای حدود ۹ میلیون دلار انرژی در هر روز (یا حدوداً ۳.۳ میلیارد دلار در سال) با هزینههای نهایی ۵ سنت به ازای هر کیلوواتساعت (برآوردهای اولیه) است. بر اساس میانگینهای ملی در ایالات متحده، شبکه بیتکوین به اندازه تقریباً 6 میلیون خانه برق مصرف میکند. بله، قطعا ً این برق زیادی است، اما همچنین این میزان از برق همان چیزی است که شبکهی بیتکوین را استوار کرده و از آن پشتیبانی میکند.
چگونه میتوان این انرژی زیاد را توجیه کرد؟ و زمانی که یک میلیارد نفر از بیتکوین استفاده کنند، بیتکوین چه چیزی مصرف خواهد کرد؟ دلار فقط خوب کار می کند، درست است؟ خب اینطورها هم نیست. این منابع به حل یک مسالهای اختصاص داده میشوند که (این منابع) غالباً درک نمیکنند که (آن مسأله) وجود دارد و باعث توجیه یک هزینه مشتق چالشبرانگیز میشود. برای کمک به تسکین آلام طرفداران محیط زیست و مبارزان عدالت اجتماعی، ما اغلب به تعدادی از روایتهای جبرانکننده اشاره میکنیم تا آنرا دلپذیرتر جلوه نماید:
· بخش قابل توجهی از مصرف انرژی بیتکوین از منابع تجدیدپذیر تولید شده است.
· بیتکوین باعث تحریک نوآوری در توسعه تکنولوژی و منابع انرژی تجدیدپذیر خواهد شد.
· بیتکوین آن بخشی از انرژی را مصرف میکند که، اگر مصرف نکند، آن انرژی هدر میرود و میسوزد.
· بیتکوین تنها آن بخشی از انرژی را مصرف میکند که بازار آزاد به نرخ بازار آزاد عرضه خواهد کرد.
· بیتکوین منابعی از انرژی را مصرف میکند که مصرف آن توسط سایرین منجر به توسعه اقتصادی نخواهد شد.
· ماهیت تقاضای انرژی بیتکوین، کارایی شبکههای انرژی را بهبود خواهد بخشید.
این ملاحظات به برشمردن این امر کمک میکند که چرا یک دیدگاه ساده مبنی بر اینکه مصرف انرژی بیتکوین ضرورتاً بیفایده است یا لزوماً برای محیط زیست مضر است، اینگونه مثالهای ذکر شده در بالا را به شکست میکشاند. با این حال، بدون فهم عظمت مشکل پولیای که بیتکوین قصد دارد آن را حل کند، هزینه نهایی هرگز نمیتواند توجیه شود. بیتکوین نشاندهنده یک راهکار برای مسایل سیستماتیک که درون چارچوب پولی موروثی ما وجود داشته است و بر مصرف انرژی برای کارکرد تکیه دارد، است. ثبات اقتصادی به کارکرد پول بستگی دارد و بیتکوین چارچوب پولیتری را فراهم میکند که به همین دلیل نسبت به استواری شبکه بیتکوین، گزارهی مهمتر دیگری برای استفاده طولانی مدت از انرژی وجود ندارد. بنابراین، به جای بسط دادن بسیاری از نقاط تقابل و تناقضات فردی به روایت اصلی، هیچ چیزی بهتر از خود مسأله اصلی برای تمرکز کردن بر آن وجود ندارد: مسأله پول یا مسأله QE[1] (تسهیل کمّی) جهانی.
2-4: کارکرد پول
مشکل پول بسیار زیاد است، اگر چه بیشتر مردم آن را تشخیص نمیدهند. بیشتر آنها میتوانند آن را در زندگی روزمره خود احساس کنند، اما نمیتوانند علت ریشهای را تشخیص دهند. سختتر و برای ساعتهای طولانیتر کار میکنند، زیر بار قرض و بدهی میروند و هنوز هم به سختی در حال سپری کردن زندگی هستند. باید روش بهتری برای زندگی وجود داشته باشد، اما به منظور شناسایی یک راه حل، فرد باید ابتدا مشکل را دیده و درک کند. مشکلی که وجود دارد مربوط به پول ما است و تاثیری که بر جامعه دارد فراگیر است.
بدون وارد شدن به جزئیات این که پول چیست (یادداشت "استاندارد بیتکوین" یا یاداشتی از نیک زابو با عنوان "پوست اندازی" را بخوانید)، ما میتوانیم به راحتی کارکرد آن را در جامعه توصیف کنیم. پول کالایی است که هماهنگی اقتصادی بین دو طرف را تسهیل میکند که در غیر این صورت هیچ پایهای برای همکاری ندارند. به عبارت سادهتر، پول کالایی است که به جامعه اجازه فعالیت میدهد و به ما امکان میدهد تا سرمایهای که زندگی ما را بهتر میکند را جمعآوری کنیم، که این سرمایه برای افراد مختلف شکلهای گوناگونی را در بر میگیرد. یک ضربالمثل وجود دارد که میگوید پول ریشهی تمام بدیها است، اما همانطور که هایِک به طور مناسبتری آن را در کتاب "راه بردگی" توصیف میکند، پول یک عامل آزادی است.
"پول یکی از بزرگترین ابزارهای آزادی است که بشر تاکنون اختراع کرده است."
- فردریش فون هایک، راه بردگی
به طور خاص، پول کالایی است که امکان تخصصی سازی و تقسیم کار را فراهم میکند. این امر به افراد اجازه میدهد تا علایق و منافع خود را دنبال کنند؛ پول دلیل این است که چگونه افراد اولویتهای خود را نسبت به جهان، چه در کار و چه در اوقات فراغت ارتباط میدهند و این چیزی است که "محدوده انتخابی[1]" که همه ما آنرا بدیهی میپنداریم را ایجاد میکند. اقتصاد مدرن ما براساس بنیان آزادیای که پول فراهم میکند ساخته شده است، اما نتیجه نهایی یک سیستم بسیار پیچیده و تخصصی شده است.
برای سادهسازی این مفهوم، میلتون فریدمن (در اینجا) پیچیدگی یک مداد را توضیح میدهد و شرح میدهد که چگونه هیچ شخصی به تنهایی قادر به تولید یک مداد راهنمای استاندارد نیست. او جزئیات چوب مورد نیاز، اره برای برش چوب، فولاد برای ساخت اره، سنگ آهن برای ساخت فولاد، مغز مداد، لاستیک برای پاک کن، حلقه برنجی، رنگ زرد، چسب، و غیره را تشریح میکند. وی توضیح میدهد که چطور ساختن یک مداد نیاز به هماهنگی و همکاری هزاران نفر دارد، از جمله افرادی که با یک زبان صحبت نمیکنند، چه کسانی احتمالاً پیرو ادیان مختلفی هستند و ممکن است حتی اگر به طور رو در رو با یکدیگر ملاقات کنند، از هم متنفر شوند. همچنین توضیح میدهد که قابلیت همکاری کردن، کارکردی از سیستم قیمت و کالای اقتصادی است که ما آن را پول مینامیم.
اکنون با خلاصه سازی مداد، پیچیدگی اقتصاد مدرن ما را در نظر بگیرید؛ از اتومبیلها گرفته تا هواپیماها تا اینترنت تا تلفنهای همراه، حتی تا فروشگاه خواربار فروشی محلی شما. زنجیرههای تامین مدرن بسیار پیچیده هستند و آنقدر تخصصی هستند که به هماهنگی میلیونها نفر برای ارائه هر کدام از این کارکردهای اصلی نیاز دارند. هماهنگ کردن تمام این فعالیتها که تجارت جهانی را نیرو میبخشد، تنها با کارکرد پول امکانپذیر است.
3-4: مثال زنده: ونزوئلا
ونزوئلا یک نمونه خرد و کلان محسوس از نقش حیاتی پول در هماهنگی اقتصادی و اختلالی که در هنگام شکست یک کالای پولی بروز میکند را ارائه میدهد. ونزوئلا یکی از مهمترین کشورهای نفتخیز جهان محسوب میشود، اما به عنوان یک تابع نهایی (یا همان تابع پایان بازی) از تنزل پولی، ارز رایج ونزوئلا به تازگی دچار ابرتورم شده است. همانطور که واحد پول آن بدتر شده است، کارکردهای اصلی اقتصادی به نقطهای رسیدهاند که در آن خرید غذا در فروشگاههای خواربارفروشی و یا مراقبتهای بهداشتی اولیه دیگر مبنا نیست. این یک بحران بشردوستانه کامل است و در سطح ریشهای، این کارکردی از ونزوئلا است که دیگر دارای ارزی پایدار و باثبات برای هماهنگ کردن فعالیتهای اقتصادی و برای تسهیل تولید کالاهای مورد نیاز برای تجارت در اقتصاد جهانی نیست.
ارتباط این امر با بیتکوین و مصرف انرژی چگونه است؟ به عنوان یک کشور غنی از انرژی، صادرات اصلی ونزوئلا نفت بوده و هنوز هم است؛ یا به عبارت دیگر، نفت کالایی است که این کشور باید برای تجارت آن را تولید کند. علی رغم اینکه ونزوئلا یکی از غنی ترین کشورهای جهان به لحاظ انرژی است، اما تولید نفت ونزوئلا در حال کاهش است.
نمودار تولید ماهیانه نفت خام در ونزوئلا (از سال 2000 تا 2019) که از ژانویه 2003 به پایینترین حد ممکن رسیده است.
ونزوئلا دیگر نمیتواند فناوری را وارد کرده یا منابعی که به آن نیاز دارد تا ارز تجاری اصلی خود (نفت) را استخراج کند را هماهنگ نماید. این امر باعث بدتر شدن اوضاع اقتصادی داخلیاش شده، به تواناییاش برای تولید برق مورد نیاز برای تامین برق شبکههای انرژی این کشور آسیب رسانده، باعث خاموشیهای گسترده و نیز جلوگیری از ارائه خدمات اساسی مانند برق، آب شرب و تمیز و یا مراقبتهای بهداشتی شده است.
آنچه در ونزوئلا اتفاق میافتد ویرانگر است و این تابعی از زوال اقتصادی ناشی از ابرتورم است. تنزل پولی، مکانیزم قیمت یک ارز را مخدوش میکند که پس از آن عدم تعادل اقتصادی را پدید میآورد. همانطور که هماهنگی اقتصادی کاهش مییابد، زنجیرههای عرضهی پیچیده به دلیل کاهش عرضه کالاهای واقعی (به عنوان مثال غذا در قفسههای فروشگاهی، تولید نفت و غیره) و عدم تعادل بین عرضه و تقاضا مختل میشوند. همانطور که پول بیشتری خلق میشود، کالاهای واقعی در مقایسه با عرضه پول نسبتاً کمیاب میشوند، که این امر باعث میشود کارکرد مالی پول از کار بیفتد. افراد برای نگهداری ارزی که به عنوان کالاهای واقعی بیشتر و بیشتر کمیاب میگردد دارای بازداندهای هستند و به جای آن در سریعترین زمان ممکن آن ارز را میفروشند و بر روی تهیهی کالاهای ضروری زندگی متمرکز میشوند که این امر باعث میگردد که آن ارز به سوی ابرتورم سوق یابد. این موضوع به بدتر شدن شرایط اقتصادی بواسطهی دستکاری پولی اشاره دارد.
4-4: برنامه جهان توسعه یافته
در حال حاضر، بسیاری از مردم سرخوش در جهان توسعه یافته به ونزوئلا نگاه خواهند کرد و فکر میکنند که "این اتفاق هرگز در کشور آنها رخ نمیدهد،" اما این تفکر موضوع همه اصول اولیه را نادیده میگیرد. خواه خوب درک شده باشد یا خیر، ساختار بازار بولیوار ونزوئلا یا پزوی آرژانتین همانند دلار، یورو یا ین است. فدرال رزرو، بانک مرکزی اروپا یا بانک مرکزی ژاپن ممکن است در مدیریت ثبات (در حال حاضر) بهتر باشند، اما این واقعیت که زیربنای همه سیستمهای ارز فیات (ارز بدون پشتوانه) یکسان است را تغییر نمیدهد.
برای برجسته کردن ایالاتمتحده به عنوان نمونه، فدرال رزرو، پایه پولی را از ۱۸۰ میلیارد دلار در سال ۱۹۸۴ به اوج ۴.۲ تریلیون دلار بعد از QE3افزایش داد که این امر افزایشی ۲۳ برابری را نشان میدهد. به دلیل ماهیت اقتصاد مبتنی-بر-اعتبار فدرال رزرو، اعوجاج اقتصادیِ این تنزل به تدریج (اینجا را ببینید) تا زمانی که بحران مالی بطور ناگهانی رخ داد خود را نشان داد، و به عنوان تابعی از تسهیل کمّی، ما در حال حاضر بیشتر در لبهای همانند ونزوئلا قرار داریم. اگر شما باور داشته باشید که جهان توسعه یافته در وضعیت پرمخاطرهای قرار ندارد و یا در وضعیتی همانند پایه پولی ونزوئلا قرار ندارد، من با احترام به عقیدهی شما به بیماران صفر (نخستین بیماری که به یک بیماری فراگیر شده مبتلا شده است) اشاره میکنم: فدرال رزرو، بانک مرکزی اروپا و بانک ژاپن (سه بانکی که پیش از ونزوئلا دچار مشکل شدهاند). اغلب، ایمان و باوری که در این موسسات قرار دارد، نسبت به اصول اولیه و عقل سلیم نابینا است، اما نقل قول زیر را از یکی اقتصاددان فدرال رزرو در نظر بگیرید که در طول مدت زمان پس از بحران مالی و هنگامی که فدرال رزرو در دوران موفقیت متوسطِ خلق 3.6 تریلیون دلار جدید به عنوان بخشی از تسهیل کمّی بود ایراد شد:
"همچنین، من صرفاً میخواهم تاکید کنم که شکاف موجود در درک ما از تعاملات بین بخش مالی و بخش واقعی عمیق است."
- دیوید ویلکاکس، اقتصاددان فدرال رزرو (آگوست 2011)
یک بررسی صادقانه از تاریخ، بدرفتاری از سوی کسانی که از محل فرماندهی مرکزی مسئولیت مدیریت اقتصادهای ما را برعهده دارند را نشان میدهد. مادامیکه اقرار به شکافهای عمیق در توانایی آنها برای درک مفاهیم اقدامات انجام شده بر روی اقتصاد واقعی میشود، پاسخ این بود که همان مسیر ادامه پیدا کند (اما به روشی بزرگتر)، در صورتی که انتظار یک نتیجه متفاوت با پیمودن همان مسیر قبلی، تعریفی از دیوانگی است. اکنون، همانطور که با عواقب واکنش به این بحران مواجه هستیم، ما یک انتخاب بین دو تضاد بزرگ را در پیش روی خودمان داریم. الف) یک شکل متمرکز و برنامهریزی شدهی ارز که با توجه به از دست دادن ارزش آن طراحی شده است؛ یا ب) یک ارز غیر متمرکز با عرضهی ثابت. مورد دوم با پرداخت هزینه به شکل مصرف انرژی همراه است، اما خروجی مثبت آن پایداری اقتصادی بلند-مدت خواهد بود.
5-4: ثبات اقتصادی از طریق مصرف انرژی
ثبات اقتصادی آتی اساساً به این دلیل است که هیچ منبع تقاضای مهمتری برای مصرف انرژی نسبت به امنیت سیستم پولی بیتکوین وجود ندارد، به خصوص زمانی که جایگزینها (فیات و طلا) از نظر ساختاری ناقص هستند. اگر بخواهیم صبر کنیم تا نشانههای ابرتورم را ببینیم، باید بگویم که تباه میشویم. اما ونزوئلا تنها یک مثال از آنچه که در نتیجهی تورم شدید درز پیدا میکند نیست، بلکه یک نمونه زنده از اهمیت تولید انرژی نسبت به عملکرد جامعه است. برخی از ورودیهای انرژی برای هر چیزی که ما در زندگی روزانه خود مصرف میکنیم، مورد نیاز هستند. هماهنگی این ورودیهای انرژی، وابسته به قابلیت اطمینان و ثبات آن پولی است که ما از آن استفاده میکنیم.
قهوه صبحگاهی خود را برای یک دقیقه کنار بگذارید و به اصول اولیه فکر کنید: آب بهداشتی، سیستم فاضلاب، غذا، پزشکی، بهداشت عمومی، و غیره. هماهنگی منابع برای ارائه این خدمات پایه به یک سیستم مالی کارآمد بستگی دارد. زمانی که یک سیستم پولی خراب میشود، هماهنگی اجتماعی و حتی بافت اجتماعی نیز با آن از بین میرود. اگر اساس همه معاملات انرژی باشد و اگر به پول نیاز داریم تا تجارت را هماهنگ کنیم، بالاترین و بهترین استفاده از آن انرژی این است که نخست باید از سیستم پولی محافظت کند. ابتدا "ماسک اکسیژن" (مثال ارائه شده در ابتدای یادداشت) خود را بر روی صورت قرار دهید و سپس به ماسک را بر روی صورت عزیزانتان بگذارید. پایه و اساس تجارت را ایمن بسازید و سپس بر روی تمام مشتقات آن تمرکز کنید.
هر گونه نگرانی درباره میزان مصرف انرژی که بیتکوین مصرف میکند و یا مصرف خواهد کرد، اصطلاحاٌ دنبال نخود سیاه فرستادن خواهد بود. اینطور نیست که ما باید برقی را که برای مصرف در خانهها میرود را قربانی کنیم؛ به جای آن، موضوع از این قرار است که اگر ما یک سیستم پولی قابلاعتماد برای هماهنگی فعالیت اقتصادی و منابع ارشد و کلان نداشته باشیم، هرگز قادر به تامین برق آن خانهها نخواهیم بود. در واقع، بیتکوین عملاً برای همان بخشی از منابع انرژی مشابه که انرژی کارکردهای اصلی تولیدی و مصرف کنندهی اقتصادی ما را تامین میکنند (فعالیتهای سوده ده) رقابت نخواهد کرد؛ بلکه به جای آن، کارکرد بیتکوین به عنوان یک سیستم ارزی تضمین خواهد کرد که آن نیازهای زیاد به انرژی میتوانند در ادامه برآورده شوند.
چیزی که برای جامعه بد خواهد بود این است که کشورهای بیشتری در این فاجعه اقتصادی و بشری که ونزوئلا به آن مبتلا است غوطه ور شوند، یعنی همان جایی که خدمات اولیه بهداشتی و انسانی را نمیتوان به طور قابل اطمینانی ارایه داد. و این موضوع مربوط به ارائه یک دیدگاه بسیار ظالمانه یا آیندهای ویرانه نیست؛ بلکه این موضوع مربوط به بیان تفصیلی اهمیت و ارتباط متقابل کارکرد پول و کارکرد انرژی در اقتصادهای پیچیده و بسیار تخصصی شده میباشد.
"اگر از روی دادن یک ابر تورم مانند ابر تورم ونزوئلا جلوگیری شود [...]، مصرف انرژی بیتکوین بهترین معاملهای است که بشریت تابحال انجام داده است."
- سیف الدین آموس، بولتن پژوهشی استاندارد بیتکوین
بیتکوین نشان دهنده یک کلید پشتیبان برای معماری فعلی سیستم مالی جهانی است و به زودی موتور اصلی آن خواهد بود. با کنار گذاشتن ریسکهای سیستمیک که در حال حاضر سیستم مالی ما را آزار میدهد، بیتکوین یک سیستم مالی دقیقتر از آنچه که تا کنون در اختیار داشتهایم میباشد. همچنین باید اشاره کرد که بیتکوین توسط تولید و مصرف انرژی تضمین و استوار شده است. شما مجبور نیستید برای شناخت اهمیت و تعامل بین ثبات یک کارکرد پولی و تولید منابع انرژی که نیازهای اساسی اقتصادی را ارائه میدهند، باور کنید که سرنوشت دلار همان سرنوشت بولیوار ونزوئلا خواهد بود. در کنار آن، ریسک ذاتی و حتی امکان ابرتورم، به حدی بطور معکوس نامتقارن است که در آن قیمت مصرف انرژی بیتکوین هزینه نسبی کوچکی دارد.
بیتکوین هر گونه منابع انرژی لازم برای تامین امنیت شبکه پولی خود را که ذاتاً با تقاضای پایه برای نگهداری آن به عنوان یک ارز هدایت میشود را مصرف خواهد کرد. هرچه قدر افراد بیشتری ثبات طولانی مدتی که بیتکوین فراهم میآورد را درک کنند، بیتکوین انرژی بیشتری مصرف خواهد کرد. در پایان، این مصرف تضمین خواهد کرد که همه مشتقات دیگر (دیگر مصرف کنندهها) به مصرف انرژی ادامه خواهند داد، که این امر بدین دلیل است که هیچ استفادهی بلندمدتی از انرژی مهمتر از تامین امنیت شبکه بیتکوین وجود ندارد. یک قیمت برای ثبات اقتصادی و آزادی اقتصادی که یک سیستم پولی پایدار فراهم میکند قرار بدهید؛ این یک توجیه درست برای مقداری از انرژی است که بیتکوین باید مصرف کند و مصرف هم خواهد کرد. هر چیز دیگری در این بحث یک عامل حواسپرتی است.
برای خواندن مطالب بیشتر از مترجم و تهیهکننده این مطلب: توییتر / سپهر