Decentralized autonomous organization سازمان خودگردان غیرمتمرکز
بگذارید با یک مثال شروع کنم، همگی حداقل یکبار از دستگاههای فروش خودکار (vending machin) کالا خرید کردیم، شما پول را وارد میکنید و بعد چیزی که میخواهید را برداشت میکنید، اما این ماشینها کاملاً خودکار نیستند، چرا؟
· نیاز دارند یک نفر آن را به برق متصل کند. (نگهداری)
· نیاز دارند موجودی آنها شارژ شود.
· نیاز دارند پولهای نقدی که داخل آن هست تخلیه و تسویه شود.
به کمک قرارداد هوشمند میتوانیم دستگاهها و یا سازمانهای کاملاً هوشمندی داشته باشیم که تمام فعالیتها توسط کدهای از پیش نوشته شده به رأی گذاشته و در صورت اقبال حداکثری اجرا شود. برای مثال تمام عملکردهایی که برای ماشین اتوماتیک گفتیم را میتوان توسط کد به علاوهی رباتهایی که از قراردادهای هوشمند پیروی میکنند انجام شود. وقتی برق ندارد یا شارژ آن کم است بر اساس یک قرارداد هوشمند رباتی میآید و آن را به برق وصل میکند یا شارژش میکند. وقتی موجودی کالاهایش کاهش پیدا کند بر اساس قرارداد هوشمندی مرکز فروش اعلام شود و توسط رباتها محصولات آن مجدد شارژ شود. در واقعیت این غیرممکن به نظر میرسد ولی در DAO این اتفاق خواهد افتاد.
سازمان خودگردان غیرمتمرکز چه تفاوتی با سازمانهای کنونی دارد؟
شرکتهای کنونی جلساتی موسوم به board meeting یا جلسات هیئتمدیره دارند که مخصوص اعضا و سهامداران شرکت هست. در جلسه هیئتمدیره چه اتفاقی میافتد؟ در جلسات هیئتمدیره معمولاً مدیران یک سازمان یا شرکت جمع میشوند و عملکرد گذشته سازمان را بررسی میکنند، درگیر رایزنیهای استراتژیک میشوند و برنامههای عملیاتی را برای ارائه حمایت مستمر از سازمان در طی مراحل مختلف رشد، تصویب میکنند و در انتها CEO یا رئیس هیئتمدیره تصمیمات را مرور میکند و رای نهایی و تأیید آخر را صادر میکند.
اما در DAO چیزی به نام CEO نداریم و در واقع رئیسی وجود ندارد.
در واقع وقتی اعضا و سهامداران یک شرکت که توکنهای حاکمیتیاش Governance Token را در اختیار دارند تصمیم به یک عمل میگیرند، آن تصمیم توسط قراردادی هوشمند به اجرا گذاشته و عملی میشود و دیگر کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد.
هر توکن = با یک رای
این به هر توکن یک قیمت و یک کاربرد میدهد، فرصتی به DAO میدهد که تغییرات ایجاد کند، رشد کند و درگیر مسائل شود. در DAO تصمیمات خرد و کلان گرفته میشود، مثلاً اجازه داده میشود که چه کسانی را استخدام کنند، چقدر حقوق به کارمندان بدهند و راهی که در رودمپ پروژه بیان شده را به رای میگذارند و ...
تأثیر DAO در روند رشد پروژهها
در مثال ماشین خودکار اگر عملکرد آن بهبود پیدا کند و سود بیشتری حاصل کند طبیعتاً کسی که مالک آن هست سود بیشتری کسب میکند، در DAO هم به همین منوال است و سود جمعی در گرو تصمیمات درست و حسابشدهی کل اعضا و کسانی که حق رای دارند در جهت بهبود پروژه هست.
بهبود عملکرد پروژه = رشد ارزش پروژه = رشد قیمت توکن
پس توکن حاکمیتی از جهت اینکه پتانسیل رشد دارد و حق رای شما تأثیرگذار است در DAO خیلی مهم است.
مزایای DAO
۱. بینیاز به اعتماد (trustless): دیگر نیازی به شخصی بالاتر از اعضا و رئیسی برای دستور دادن و عملی کردن نیست!
پروژه بدون وابستگی به شخص یا اشخاصی در پروژه، یا مواردی که وابستگی ایجاد میکند جلو میرود و بدین ترتیب از اقداماتی که ممکن است از اعتماد اعضا سوءاستفاده شود بینیاز میشود.
۲. عدم امکان توقف و یا ban شدن پروژه و یا دستکاری و دسترسی به اطلاعات اشخاص توسط سازمانهای بزرگ مثل FBI یا بهطورکلی سازمانهای قدرتمند سیاسی که در بسیاری از موارد باعث تعطیلی شرکتها و اعمال قدرت به آنها میشود. در مورد شرکتهایی که در آمریکا هستند این موضوع بسیار قانونمند است و موظف به اطاعت از این سازمانها هستند.
شاید با خودتان بگویید که اینها با پولی که دارند تعداد زیادی توکن را میخرند و شبکه را دستکاری میکنند!
نمیتوان گفت شدنی نیست اما روندش تنها به تعداد توکن در اختیار اشخاص وابسته نیست، بلکه شما باید برای مثال تعطیلی یک شبکه پروپوزالی با مفهوم Shuting Down ارائه بدهید که تنها در صورتی رای خواهد آورد که شما ۵۱ درصد از توکنهای شبکه را در اختیار داشته باشید.
۳. متنباز بودن open source پروژههای dao: چون بقیه توسعه دهندگان خارج از پروژه میتوانند به توسعه دهندگان اصلی پروژه باگهای موجود را یادآوری کنند و حتی برای حل آن مسئله راهحل و پروپوزال ارائه بدهند.
معایب DAO
آسیبپذیری توسط هکرها
۱. وقتی در دسترس همه هست یعنی در دسترس کسانی که به دنبال تخریب و آسیب به پروژه هستند هم هست، چون دسترسی به کدهای پروژه دارند و با مهندسی معکوس و طراحی حمله و بک تست گرفتن کد تخریبی میتوانند به شبکه آسیب بزنند.
۲. با وجود متن باز بودن پروژه دیگر هیچ راز بیزینسی در پروژه وجود ندارد که نقطهی اتکا و برگ برنده پروژه باشد، بخش توسعه و تحقیق پروژهها با هزینهها و زمان زیادی که صرف میکنند امید دارند که با انجام این تغییرات رشد کنند و برگ برنده آنها در بازار باشد، ولی در DAO به واسطهی باز بودن و شفافیت پروژه این موضوع صدق نمیکند! رازی برای رازداری وجود ندارد!
پروژههایی که در زمینهی DAO فعلاً فعال هستند: maker dao ،aragon، metacartel، gitcoin، dash، the dao.
پروژهی شکستخوردهی The DAO
در سال ۲۰۱۶ و اوج روزگار اتریوم لانچ شد، یک صندوق سرمایهگذاری که بهصورت غیرمتمرکز توسط سرمایهگذارانش اداره میشد و هدفش جذب سرمایه برای توسعه برنامههای غیرمتمرکز بود. با قراردادن اتریوم در این پروژه به شما توکن DAO داده میشد که میتوانستید با رای دادن در پروژه و بهبود و پیشرفتش شرکت کنید. شما میتوانستید با ارائه پروپوزال در این شبکه رای جمع کنید و اگر ۲۰ درصد موافقت میگرفتید میتوانستید برای پروژه خودتان سرمایه جذب کنید و سود خوبی کسب کنید!
نزدیک ۲۰ هزار نفر ۱۵۰ میلیون دلار اتریوم معادل ۱۴ درصد از کل اتریومهای آن زمان را در این پروژه سرمایهگذاری کردند ولی طی یک حمله ۵۰ میلیون دلار از این سرمایهها به سرقت رفت. قیمت اتریوم از ۲۰ به ۱۲ دلار رسید و رویای DAO به نابودی کشیده شد! و این دلیلی بود بر پیدایش اتریوم کلاسیک!
طبق کد تعریف شده برای برداشت اتریومها از این شبکه، بایستی ۲۸ روز صبر میکردید و این یعنی اتریوم فرصت داشت ۲۸ روز راهی برای جلوگیری از این دزدی پیدا کند، تصمیم بر این شد با هارد فورک جلوی سرقت دارائی باارزش و اعتبار پروژهای که تازه اول راه بود یعنی اتریوم را بگیرند! بعد از این اتفاق اتریوم قبلی به اتریوم کلاسیک ETC و اتریوم جدید ETH نامگذاری شد.
اما در ادامهی راهی که تنها کمتر از ۵ سال از آغازش گذشته، بهشخصه اعتقاد دارم DAO نقش بسزایی در تصمیمات بزرگ کشورها و حتی جهان آینده خواهد داشت، اینکه هر فرد در هر نقطه از این کرهی خاکی باشد و با تصمیماتش بتواند آیندهی بهتری رو برای خودش و جهان رقم بزند، به سمتی خواهیم رفت که نقش هر رای و تصمیم در شبکه کاملاً بارز و تأثیرگذار هست و من در ایران میتوانم بر روی اتفاقات جهانی تأثیر بگذارم و دیگر تنها نظارهگر نباشم.
برای خواندن مطالب بیشتر از این نویسنده: توییتر / علی پاسبان