رکود یک اصطلاح در اقتصاد کلان است که به کاهش قابلتوجه فعالیت اقتصادی عمومی در یک منطقه تعیین شده اشاره دارد. معمولاً بهعنوان دو فصل متوالی کاهش اقتصادی شناخته میشد که توسط تولید ناخالص داخلی در ارتباط با شاخصهای ماهانه مانند افزایش بیکاری منعکس میشد. بااینحال، دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) که رسماً رکود را اعلام میکند، میگوید که دو فصل متوالی کاهش تولید ناخالص داخلی واقعی دیگر آنگونه که تعریف میشود نیست. این دفتر رکود را بهعنوان کاهش قابلتوجه فعالیت اقتصادی در سرتاسر اقتصاد تعریف میکند که بیش از چند ماه طول میکشد و معمولاً در تولید ناخالص داخلی واقعی، درآمد واقعی، اشتغال، تولید صنعتی و فروش عمدهفروشی و خردهفروشی قابلمشاهده است.
رکود در تولید صنعتی، اشتغال، درآمد واقعی و معاملات عمدهفروشی و خردهفروشی قابلمشاهده است. تعریف عملی رکود، دو فصل متوالی رشد اقتصادی منفی است که با تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور اندازهگیری میشود، اگرچه دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) برای نامیدن رکود لزوماً نیازی به مشاهده این اتفاق ندارد. برای تصمیمگیری از دادههای ماهانهای که مرتب گزارش میشود، استفاده میکند، بنابراین کاهش تولید ناخالص داخلی سهماهه همیشه با تصمیم برای اعلام رکود مطابقت ندارد.
درک رکود
از زمان انقلاب صنعتی، روند بلندمدت اقتصاد کلان در اکثر کشورها با رشد اقتصادی همراه بوده است. بااینحال، همراه با این رشد بلندمدت، نوسانهای کوتاهمدت نیز وجود داشته است، در واقع زمانی که شاخصهای اصلی اقتصاد کلان کاهش یا حتی کاهش کامل عملکرد را در بازههای زمانی ششماهه تا چندساله نشان میدهند، قبل از اینکه به روند رشد بلندمدت خود بازگردند. این کاهشهای کوتاهمدت بهعنوان رکود شناخته میشوند.
رکود یک بخش چیزی عادی، هرچند ناخوشایند، از چرخه تجاری است. مشخصه رکودها، ورشکستگیهای تجاری و اغلب ورشکستگی بانکها، رشد آهسته یا منفی تولید، و افزایش بیکاری است. درد اقتصادی ناشی از رکود، اگرچه موقتی است، اما میتواند اثرات عمدهای داشته باشد که اقتصاد را تغییر دهد:
- این میتواند به دلیل تغییرات ساختاری در اقتصاد رخ دهد، زیرا شرکتها، صنایع یا فناوریهای آسیبپذیر یا منسوخ، شکستخورده و از بین میروند.
- پاسخهای سیاستی چشمگیر توسط دولت و مقامات پولی که میتواند به معنای واقعی کلمه قوانین را برای مشاغل بازنویسی کند.
- یا تحولات اجتماعی و سیاسی ناشی از بیکاری گسترده و پریشانی اقتصادی.
برای سرمایهگذاران، یکی از بهترین استراتژیها در دوران رکود سرمایهگذاری در شرکتهایی با بدهی کم، جریان نقدی خوب و ترازنامه قوی است. برعکس، از شرکتهایی که بهشدت اهرمی، چرخهای یا سفتهباز هستند اجتناب کنید.
پیشبینیها و شاخصهای رکود
هیچ راه واحدی برای پیشبینی چگونگی و زمان وقوع رکود وجود ندارد. گذشته از دو فصل متوالی کاهش تولید ناخالص داخلی، اقتصاددانان معیارهای مختلفی را برای تعیین اینکه آیا رکود قریبالوقوع است یا در حال وقوع است، ارزیابی میکنند. به گفته بسیاری از اقتصاددانان، برخی از پیشبینیکنندههای پذیرفتهشده وجود دارد که وقتی با هم اتفاق میافتند ممکن است به یک رکود احتمالی اشاره کنند.
اول، شاخصهای پیشرو هستند که از لحاظ تاریخی تغییرات در روندها و نرخهای رشد خود را قبل از تغییرات متناظر در روندهای اقتصاد کلان نشان میدهند. اینها شامل شاخص مدیران خرید ISM، شاخص اقتصادی پیشرو هیئت کنفرانس، شاخص پیشرو ترکیبی OECD و منحنی بازده خزانهداری است. اینها برای سرمایهگذاران و تصمیم گیرندگان تجاری بسیار مهم هستند زیرا میتوانند هشدارهای قبلی درباره رکود بدهند. دوم، مجموعههای دادهای که رسماً از آژانسهای دولتی مختلف منتشر میشوند که بخشهای کلیدی اقتصاد را نشان میدهند، مانند آمار مسکن و دادههای سفارشهای جدید کالاهای سرمایهای منتشر شده توسط سرشماری ایالات متحده. تغییرات در این دادهها ممکن است اندکی منجر به یا حرکت همزمان با شروع رکود شود، تا حدی به این دلیل که از آنها برای محاسبه اجزای تولید ناخالص داخلی استفاده میشود که در نهایت برای تعیین زمان شروع رکود استفاده میشود. در آخر شاخصهای عقبمانده هستند که میتوانند برای تأیید تغییر اقتصاد به سمت رکود پس از شروع آن استفاده شوند، مانند افزایش نرخ بیکاری.
چه چیزی باعث رکود میشود؟
تئوریهای اقتصادی متعددی تلاش میکنند توضیح دهند که چرا و چگونه اقتصاد ممکن است از روند رشد بلندمدت خود خارج شود و وارد دوره رکود موقت شود. این نظریهها را میتوان بهطورکلی بر اساس عوامل اقتصادی واقعی، عوامل مالی یا عوامل روانی طبقهبندی کرد، با برخی از نظریهها که شکاف بین آنها را پر میکند.
برخی از اقتصاددانان بر این باورند که تغییرات واقعی و تغییرات ساختاری در صنایع به بهترین وجه، زمان و چگونگی وقوع رکود اقتصادی را توضیح میدهد. بهعنوان مثال، افزایش ناگهانی و پایدار قیمت نفت به دلیل یک بحران ژئوپلیتیکی ممکن است به طور همزمان باعث افزایش هزینهها در بسیاری از صنایع شود یا یک فناوری جدید انقلابی ممکن است بهسرعت کل صنایع را منسوخ کند و درهرصورت باعث رکود گسترده شود.
گسترش اپیدمی کووید -۱۹ و در نتیجه قرنطینههای بهداشت عمومی در اقتصاد در سال ۲۰۲۰ نمونهای از نوع شوک اقتصادی است که میتواند باعث رکود شود. همچنین ممکن است دیگر روندهای اقتصادی زیربنایی در حال کار باشند که منجر به رکود میشود و فقط یک شوک اقتصادی میتواند نقطه اوج را به سمت رکود هدایت کند.
برخی از نظریهها رکود را بهعنوان وابسته به عوامل مالی توضیح میدهند. اینها معمولاً یا بر گسترش بیش از حد اعتبار و ریسک مالی در دوران خوب اقتصادی قبل از رکود، یا انقباض پول و اعتبار در شروع رکود یا هر دو تمرکز دارند. پول گرایی که رکود را ناشی از رشد ناکافی عرضه پول میداند، نمونه خوبی از این نوع نظریه است. تئوری چرخه تجاری اتریش با بررسی پیوندهای بین اعتبار، نرخ بهره، افق زمانی برنامههای تولید و مصرف فعالان بازار و ساختار روابط بین انواع خاصی از کالاهای سرمایه مولد، شکاف بین عوامل واقعی و پولی را پر میکند.
نظریههای رکود مبتنی بر روانشناسی به شور و نشاط بیش از حد در دوران رونق قبلی یا بدبینی عمیق محیط رکودی که ممکن است رخ دهد و حتی ادامه یابد، نگاه میکند. اقتصاد کینزی دقیقاً در این دسته قرار میگیرد، زیرا اشاره میکند که بهمحض شروع رکود، به هر دلیلی، بدبینی سرمایهگذاران میتواند به پیشگویی خودآگاهانه مبنی بر کاهش مخارج سرمایهگذاری بر اساس بدبینی بازار تبدیل شود که پس از آن منجر به کاهش درآمد و رکود میشود. هزینه مصرف نظریههای مینسکی علت رکود را در سرخوشی سوداگرانه بازارهای مالی و شکلگیری حبابهای مالی مبتنی بر بدهی جستجو میکنند که ناگزیر با ترکیب عوامل روانی و مالی میترکند.
منبع: Investopedia